خسرو شکیبایی چه زیبا میگفت...
تا زنده ای در برابر کسی که به خودت علاقه مندش کردی مسوولی.. در برابر تنهاییش.. در برابر اشک هایش..در
برابر غم هایش..اگر روزی فراموشش کردی دنیا به یادت خواهد اورد..
گاهی باید نبخشید کسی را که بارها اورا بخشیدی و نفهمید!
تا این بار در ارزوی بخشش تو باشد..
گاهی نباید صبر کرد باید رها کرد ورفت تا بدانند اگر ماندی رفتن هم بلد بودی! گاهی بر سر کارهایی که برای
دیگران انجام میدهی باید منت گذاشت تا انرا کم اهمیت ندانند!
گاهی باید بد بود..برای کسی که فرق خوب بودنت را نمیداند...
گاهی باید به ادم ها از دست دادن را متذکر شد!
ادمها همیشه نمی مانند یکجا در را باز میکنند و برای همیشه میروند...
پسری که تو را دوست داشته باشد تنت را عریان نمیکند بانو...
بلکه لباس عروس بر تنت بر تنت مکند...
بفهم عشق اگر واقعا عشق بود.. لذت بوسه بر پیشانی خیلی بیشتر از لب گرفتن بود...
اگر عشق واقعا باشد همان دستانت را که میگیرد..
حتی برای لحظه ای دیوانه اش میکند...و از برق چشمانت مست میشود...
احتیاج به هم اغوشی و همخوابی نیست.. اگر عشق مردانگی داشته باشد از دوری یکدیگر هم لذت میبرید..
چون مطمنءن هستی جایت در میان قلبش ثابت و دست نخوردنی است..
لازم نیست هرروز هفت قلم ارایش کنی..که مبادا خوشگلتر از تو دلش را ببرد...
خیالت تخت است که تو با همان قیافه و خود واقعیت حاکم ذهن او هستی..
این مطمءن بودن رابطه یعنی بالیدن به خودت..
که یک <مردی< در زندگی داری که تا همیشه تکیه گاهت هست و یقین داری که تنها انتخابش تو هستی و بس...
بعضی هارو هم باید گذاشت تو سبد کالا.......!!!!!
از بس نیاز همرو براورده میکنن!!!!!!
عشق میتواند از فرشته فاحشه بسازد...
اگر معشوق اشتباهی باشد......
به بعضیا هم باید گفت ...
عزیزم اگر دوست اجتماعی نبود.. شما هرزگیات رو پشت چی قایم میکردی؟؟
برای کسی که میفهمد نیاز به هیچ توضیحی نیست...
اما برای کسی که نمیفهمد هر توضیحی اضافه اس...
این روزا ادم جرات نمیکنه با کسی درد ودل کنه...
طرف تا ثابت نکنه ازت بد بخت تره ولت نمیکنه...
از سگ کمتر است وقتی به وفاداری اش اعتباری نیست...
قلاده اش را باز کن بگذار برود..سگ ولگرد هر عابری را چند قدم همراهی میکند...
بعضیا جوری رفتار میکنن که باید بهشون بگی....
عزیزم درسته ایران جنگل زیاد داره..
اما شما داری تو شهر زندگی میکنی...
یا برگرد پیش دوستات یا ادم باش خواهشا.!!
بیگناه پای دار رفت وخندید...
نمیدانست بالای دار هم خواهد رفت...
چاقو دسته ی خود را برید...
ومحبت خارهارا گل نکرد..
همانگونه که دوری دوستی نیاورد
واتفاقا پول خوشبختی اورد...
انگار دوره ی ضرب المثل ها به پایان رسیده است...
عجب دنیای عجیبی...
لحظه هایت را با کسی سر کن که در نبودش خاطراتش خلوتت را زیبا کند....
دخترک فقط در موقع نماز چادر سر میکرد...
انگار فقط خدا با او نامحرم است...
همیشه یکی هست که هلت بده... چه نشسته باشی..چه روی تاب...
چه ایستاده باشی لب پرتگاه...
اتش بگیر تا بدانی چه میکشم...
احساس سوختن به تماشا نیست....
درخت گاهی دلتنگ تبر میشود..
وقتی پرندگان سیم برق را به او ترجیح میدهند...
این شب ها تنها به این می اندیشم..
که مگر من *تو* را چقدر دوست داشتم..
که خوشبختیت تنها ارزوی من بود..
حتی بدون من...
دست های اورا که گرفتی..
دیگر به من نگاه نکن..نگاه تو.........
بیشتر از دیدن دست هایتان
اتشم میزند..
فاصله اگر چه دست های مارا از هم جدا کرد..
ولی خوشحالم که جرات ندارد به دل هایمان نزدیک شود..
نعره هیچ شیری هیچ خانه ی چوبی را خراب نخواهد کرد...
من از سکوت موریانه ها میترسم...
بعضی وقتا تو دعوا فقط باید نگاه کنی،سکوت کنی!
فحشاشو بده و بهونه هاشو که گفت ،به جون بخری!
تموم که شد بغلش کنی و آروم در گوشش بگی
با من نجنگ من دوست دارم …
دختر : شنیدم داری ازدواج میکنی . . . مبارکه ! خوشحال شدم شنیدم . . .
پسر : ممنون . . . انشالله قسمت شما !
دختر : می تونم برای آخرین بار یه چیزی ازت بخوام ؟!
پسر : چی می خوای ؟
دختر : اگه یه روز صاحب یه دختر شدی می شه اسم منو روش بذاری؟
پسر : چرا ؟! می خوای هر موقع که نگاش میکنم . . . صداش می کنم . . . درد بکشم ؟!
دختر : نه . . . !!
آخه دخترا عاشـــــــق باباهاشون می شن ..
می خوام بفهمی چقدر عاشـــــقت بودم . . . !
اونی که عاشـــــقته . . .
وقتی که میبینه ناراحتی به جـــای اینکـــه هی بپــرسه :
چـــرا ؟ چـــی شــده ؟
فقـــــط بغلت میکــنه . . .
آغوش اونی که دوستش داری ، دوای هر دردیــــه . . . !
ضـبـط می کـنـم تـمــام حــرفــــ هـایـــت را . . . !!!
نـه بـــرای روزهــای بـی تـــو بـــودن،
صـــدایــت آنـقــدر آرامـــم مـی کـنـد کــه
یــادم مـی رود بـایــد نـفــس بـکشــم
کاش فقط بودی...وقتی بغض میکردم.. بغلم میکردی ومیگفتی...
ببینم چشاتو...نگام کن ببینم..
گریه کنی قهر میکنم میرما..........
تو این دوره و زمونه باید به بعضی از پسرا گفت..
خدایی دمت گرم که هنوز دست به ابروهات نزدی..
بدون من هوا سرده..
الان داغی نمیفهمی......
اگه میبینی طرف داغونه.. اگه بلد نیستی دلداری بدی ..لااقل خفه شو وهی نگو.."
من که بهت گفته بودم"...
اگردر جواب کسی ساکت باشی.. میگه کم اوردی.
نمیدونه میتونستی چیزی بگی که ساکت بشه..
ولی بزرگی کردی..
گفت: فراموشم کن...
اما نمیدانست... لیاقته به یاد ماندن ندارد...
دختری را با حرف هایت فریب دادی...
قبل از اینکه بگویی چقدر احمق بود...
زیر لب با خود بگو:
من چقدر اشغالم...
بودن با بعضیا لیاقت نمیخواد...!!!!!!!!
اعصاب میخواد..
دختران هرچقدر میخواهند بد حجابی کنند..لباس های بدن نما بپوشند...درخیابان عشوه گری کنند.. موهایشان را به نمایش بگزارند..
بی خیال محرم ونامحرم فقط وفقط..در این دنیا خوش باشید وبا نامحرمان در خیابان ها اینگونه اب بازی کنید..
پسران نیز به فکر شهوت رانی باشند..وبه محرم ونامحرم توجه نکنند..دوست دختر و دوست پسر پیدا کنید وبه فکر شهوت رانی باشید..مگردنیا چند روز است؟
به راستی دنیا چندروزاست؟؟ایا این شهوت رانی ها همیشگی و داءمی است؟خیر دوست عزیز چنین روزهایی نیز درپیش است ..
پس ببینید..
تصویر زیر از مکانی است که به ان غسال خانه میگویند...و اینجور که گفته میشود همه ی ما یک روز روی تخت ان حمام خواهیم کرد .. حتی شما دوست عزیز..
البته از این جای کار به بعد...قادر به انجام کارهایی مثل شهوت رانی نخواهید بود...در ادامه شمارا داخل پارچه ی سفیدی قرار داده وداخل اتاق کوچکی قرار میدهند
گفته میشود در این اتاق نسبت به کارهایی که کردید باز خواست میشوید...
خواهرم خودتو خراب نکن حیفی... کلیپستو یه ذره پایین تر بزنی از خوشگلیت چیزی کم نمیشه... ارایش غلیظ باعث نمیشه پسرا نظرشون در مورد ازدواج باهات بهتر بشه
خودتو جمع کن ... وقار داشته باش... متین باش..
در تنهایی مواظب ادم هایی باشید که نزدیک میشوند...
گاهی دور تر از این حرف هایند..