احساس من قیمتی داشت که تو برای پرداخت ان فقیر بودی....
این روزها دلگرمی میخوام....وگرنه چیزی که زیاد است...سرگرمی...!!!!
همرو خط زدم تا به عشقم برسم...غافل از اینکه خودم خط خورده ی عشقم بودم تا به عشقش برسه... لعنتی.
مردی که نتونه عشقشو خوشحال بکنه ... به درد لای جرز دیوار میخوره...
دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست ... اسراف محبت است...
هی غریبه
روی کسی دست گذاشتی که همه دنیامه...
بی وجدان
اینقدر راحت بهش نگو
عزیزم...
بنده ای به خدا گفت اگر سرنوشتم را نوشته ای پس چرا دعا کنم؟
خدا گفت شاید نوشته باشم هرچه دعا کند....
نگاهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی؟؟؟؟
خیلی خوبه که تو زندگیت کسی رو داری که خیلی دوسش داری...یکی که موقع دلتنگی هات...موقع غصه خوردنات دست بندازه گردنت و
بگه دیوووووونه من که پیشتم...یکی که هر روز یادت بیاره چقدر دوست داره...اگه همچین کسی رو داشتی خیلی قدرشو بدون عزیزم...
سلام مرا به غرورت برسان و بگو بهای قامت بلندش تنهایی خودته...
به مدت تمام دلتنگی هایم به من بدهکاری....وعده ی ما باشد روزی که دلتنگم شوی و من نباشم...
این تو نیستی که مرا فراموش کرده ای .این منم که به یادم اجازه نمیدم حتی از نزدیکی خیالت بگذرد
صحبت از فراموشی ها نیست ............. صحبت از لیاقت هاست@@
یا برا یه نفر همه کس نشو یا اگه همه کسش شدی به فکر بی کسی هاش باش......
برای تو قلبم را ریسک میکنم یا میبرم یا میمیرم پرنده که رفت بگذار برود هوای سرد بهانس
هوای دیگر در سر دارد..................
پیشانی ام چسبیدن به سینه ات را میخواهد امشب...چشمهایم خیس کردن پیراهنت را...
عجب بغض پر توقعی دارم من امشب.....
خطش را عوض کرد ... من ماندمو دوستت دارم هایی که هیچوقت تحویل داده نشد
نه صدایش را نازک میکرد **نه دستهایش را اردی** از کجا باید میفهمیدم گرگ بود؟؟؟؟
انقدر فریادهایم را سکوت کرده ام .....که.......اگر به چشمهایم بنگری..... کر میشوی
معلم گفت جاهای خالی را با کلمات مناسب پر کنید ... اما نمیدانست جای خالیت با هیچ کلمه ای
پر نمیشود......
چه تلخ است ......یاد اوری عشقی که گمان میرفت جاودانه باشد........
سنگین است تکلیف بی تو بودن/ / تو اسوده بخواب / / مشق گریه های من مانده.......
وقتی تمام شیرها پاکتی اند* وقتی همه پلنگ ها صورتی اند* وقتی دوپینگ پهلوان میسازد*
ایراد مگیر عشق ها ساعتی اند**
داشتن مغز برای انسان بودن کافی نیست ...پسته وگردو هم مغزدارند ...برای انسان بودن باید
شعور داشت...
به قدر هرچه گل دیدم مرا ازار کردی تو... خیانت را در دلم تکرار کردی تو...نخواستم نفرین
اخرین پیمان ما باشد ولی مرا به این کار غلط کردی ناچار کردی تو.........
پرستوی مهاجری را دیدم به او گفتم به یارم بکو منتظرش هستم <سال بعد پرستو نفس نفس
زنان امد و گفت دوستش بدار اما منتظرش نمان.
سلام مرا به وجدانت برسان ...اگر بیدار بود... بگو چطور شب هارا اسوده میخابد؟؟؟؟؟
رفت؟ به سلامت...من خدا نیستم که بگویم صد بار اگر
توبه شکستی باز ای...انکه رفت به انچه با خود
بردحق بازگشت ندارد*رفتنش مردانه نبود لاقل مرد
باشد وبرنگردد خط زدن بر من پایان من نیست اغاز بی
لیاقتی اوست...
خودت را تصور کن بی او.............شاید بفهمی چی کشیدم بی تو.......
دلم خیلی دلتنگ وقتی است که دلت برایم تنگ میشد
بعضی وقتا دلت انقدر تنگ کسی میشود که اگه خودش
بفهمه از نبوده خودش خجالت میکشه
سکوت که میکنم میگویی خداحافظ لطفا دیگر سکوت هایم را معنا نکن اگر میتوانستی معنی
انهارا بفهمی کارمان به خداحافظی نمیکشید...........
یکی بود.................اون یکی هم بود...........................قسمت نبود.......
انتظار سخت است... فراموش کردنم سخت است... اما اینکه ندانی باید فراموش کنی یا انتظار بکشی از همه سخت
تر است...
نازنینم بودی ونازت مرا دلگیر کرد ..کاش میشد درد دلهای مرا تصویر کرد..هرچه کردم
تا بدانی دوستت دارم نشد !!!!تلخی ناباوری هایت دلم را پیر کرد